نقد و بررسی سریال پاچینکو
بالاخره بعد از چند هفته تاخیر موفق شدم سه قسمت پایانی سریال " پاچینکو " ببینم و بیام نظر شخصی مو در قالب این پست براتون بیان کنم . دقت کنید این پست صرفا یک نظر شخصیه پس خواهشا به عنوان تحلیل یا نقد بهش نگاه نکنید !!
سریال پاچینکو بشخصه برای من بیشتر از اینکه یک سریال سرگرم کننده باشه یک اثر هنری بود . که این هنر میشد در ابعاد مختلف چون شیوه داستان سرایی ، نحوی کرکتر پردازی ، کارگردانی و کادربندی و جلو های ویژه و حتی بازی بازیگر ها به خوبی اون حس کرد .
من بشخصه خیلی از شیوه داستان سرایی این سریال که تلفیقی از دو دوره مهم تاریخی یعنی " دوره ی استعمار " و " اواخر دهه ۸۰ " بود و نویسنده خیلی هنرمندانه این دو دوره بهم ارتباط داده بود دوست داشتم و ازش لذت بردم . این سبک داستان سرایی خیلی منو یاد سریال قدیمی ژاپنی " سالهای دور از خانه؛ اوشین " می انداخت و یه جورایی خاطرات اون سریال رو هم برای من زنده میکرد . جدا از همه این حرفا این سبک داستان سرایی باعث میشد خیلی از نماد و دیالوگ هایی که تو حال بیان میشن تو زمان گذشته درک شون کنیم و بالعکس [ اشاره به داستان برنج کره ای ]
همون طور که گفتم این سریال در دو دوره زمانی روایت میشه که یکی در دوره استعمار و دیگری در اواخر دهه ۸۰ میلادی . و داستان هردو دوره در موازات یکدیگر جلو میره. هر دوره بشخصه برای من زیبایی های خاص خودش داره ...
دوره استعمار از معدود ترین دوره های تاریخی محبوب منه . درسته که اصولا فیلم و سریال هایی که از این دوره ساخته میشه داستان تلخ و غم انگیز دارن اما با این وجود اون تم وطن پرستی ، ترکیب سه زبانه کره ژاپنی و آمریکایی و....باعث شده علاقه خاصی به این دوره نشون بدم از طرفی دهه ۷۰ و ۸۰ داریم که از دوره های سخت دیگه کره به شمار میاد ولی به دلیل نزدیک بودن به زمان حال و شرایط مشابه حس همزاد پنداری خاصی با اون دوره داشت برای همین بشخصه هردو دوره برام جذابیت های خاص خودش داره اما خب شاید چون داستان که در دوره استعمار روایت میشه انسجام بیشتری داره و مرحله به مرحله جلو میره کمی برام ملموس تر و جذاب تر به ویژه که برای منی که اصلا رمان نخوندم و در جریان ماجرا ها نیستم.
این سریال بنظرم خیلی سریال نمادین و مفهومیه بود با وجود که فقط ۸ قسمت شو دیدیم ولی خیلی حرفا برای گفتن داشته و بنظرم نمیشه ساده از کنار این مفاهیم و یا دیالوگ ها به راحتی رد شد .ای کاش من انقدر زمان داشتم که میتونستم در مورد تک به تک شون صحبت کنم و نظرم بیان کنم اما با توجه به محدودیت ها فعلا میخوام در ادامه در مورد دو مفهوم که خیلی دوست داشتم کمی بیشتر صحبت کنم
اولین مفهوم تحسین برانگیز این سریال برای من به تصویر کشیدن زندگی ادمایی مثل سونجا که در دوره استعمار مجبور به مهاجرت به ژاپن شدن و اونجا واقعا زندگی سخت و طاقت فرسا داشتند و مدام در حال تحقیر شدن و ندیده گرفته شدن توسط خود ژاپنی ها و مردمان ساکن اونجا [ شاید حتی غیر ژاپنی حتی ] قرار گرفتن .
خیلی از این آدما بعد از پایان دوره استعمار موفق به برگشت به وطن شون نشدن و از اونجایی که توسط ژاپنی ها هم مورد تایید و پذیرش نبودن جز مردمان بی وطن قرار گرفته بودن! هر چند بنظرم این فصل فقط یه مقدمه چینی براین مفهوم بود و با توجه به مصاحبه که آخر قسمت ۸ از هلمونی های دوست داشتنی داشتیم احتمالا در فصل بعدی بیشتر شاهد زندگی سخت این عزیزان در ژاپن خواهیم بود
اما دومین مفهوم که خیلی دوست داشتم همون موضوع " پاچینکو " که به اصطلاح نوعی قماره ...
این سریال داره زندگی آدم هایی میگه که برای رسیدن به یه سری از اهداف شون تو دوراهی هایی قرار گرفتن و یک عده شون با قمار کردن روی زندگی هاشون تصمیم گرفتن به اهداف شون برسن از ادما دیروز و قدیم مثل سونجا و هان سو تا آدم های امروزی چون موسی ، سلیمان و هانا هر کدام تو دوراهی های زندگی شون و اهدافی که داشتن یه جوری روی زندگی شون قمار کردن [ تحلیل این قسمت تو چنل دوستم گوش بدید ShandyDreamers@]
اما بریم سراغ تحلیل کارکتر ها و بازیگر ها :
با شخصیت کلیدی و اصلی یعنی سونجا شروع میکنم ....
بعد از شین چه کیونگ ملکه هفت روزه و گو اشین مستر سان شاین سومین زن تحسین برانگیز برای من کسی نیست جز سونجا !!
سونجا یک زن مستقل و قویه زنی که برای ژاپنی هایی که کشورش اشغال کردن سر و گردن خم نمی کنه، تو دو راهی زندگیش با هان سو یا ایزاک ترجیح میده یک زندگی فقیرانه اما شرفمندانه داشته باشه و در زمان نبود همسرش به جای زانو غم بغل کردن و اشک و آه و ناله ترجیح میده روی پای خودش باایسته و مستقل و قوتری از قبل باشه ...
این دختر نترس و دلیر آنقدر شهامت و جرئت داره که میتونه این شهامتش به اطرافیانش هم بده سونجا بیشک از تحسین برانگیز ترین کرکترهای کیدراما تا به امروزه
بی شک بهترین بازیگر این سریال تا اینجا کار بازیگر پخته کار " یویو جونگه" !
بازیگری که حتی سکوت و نوع نگاهش هم پر از حرف و نماده ....
صادقانه بگم وقتی که سریال شروع کردم حس میکردم زیاد نمیتونم با بازیش ارتباط برقرار کنم حتی بنظرم خیلی معمولی و یکنواخت بود اما از قسمت سوم به بعد کم کم محو بازی درخشانش شدم و بشدت مورد تحسین من قرار گرفت
کیم مین ها به عنوان یک بازیگر نوظهور فراتر از عالیه ظاهر شد حتی میتونم بگم لول بازیش از بازیگر های بزرگتر و باتجربه تر از خودش بالاتره!
از نوع نگاه های سنگین و معنا دارش در کنار هان سو تا خداحافظی تلخش با مادرش ، بی قرار برای دلتنگی وطن و خانواده ،سکانس زایمان و در نهایت سکانس فروختن کیمچی در کوچه و بازار های شهرک های ژاپن !
هر کدام از این سکانس که یادم میاد مو به تنم سیخ میشه و باعث میشه بیشتر از قبل تحسینش کنم کارکتر سونجا و مین ها انگار برای هم خلق شده بودن. سونجا کرکتر که باعث میشه مینها بدرخشه و مینها باعث میشه کارکتر سونجا باورپذیر به نمایش گذاشته بشه
اما هان سو ...
تو گزارش اولیه هم گفته بودم این کارکتر مرموز و چند لایه و نمیشه با کلمات چون کرکتر سیاه/سفید توصیف کرد ...
هان سو کارکتر چندان مثبتی تو سریال نبود هرچه جلوتر میرفت بیشتر نفرت انگیز تر و منفور تر میشد تا اینکه در قسمت هفت ورق برگشت و چهره دیگه از هان سو به نمایش گذاشت....
نمیگم نظرم نسبت به هان سو عوض شد ولی دیدن زندگی غم انگیز و تلخ و غیر قابل پیشبینی هان سو باعث میشه دیگه اون حس نفرت بهش نداشته باشم ولی خب مسیر که انتخاب کرد دقیقا همون قمار ...
اما بازی لی مین هو...
رابطه بین لی مین هو و هان سو به این صورت که هر چقدر از هانسو بیشتر متنفر میشی بیشتر بازی لی مین هو تو این نقش تحسین میکنی فکر نمیکنم نیازی باشه من بازی مین هو تو این سریال و این نقش تحسین کنم بالاخره هر کسی این سریال ببینه خودش به تحسین کنه ....
بازی درخشان لی مین هو در کارکتر هانسو بنظرم میتونه مشتی کوبنده بر دهان کیدرامر هایی که بر این باور " مین هو همیشه نقش آدم های ثروتمند و پول داره بلد بازی کنه " باشه. خلاصه که بازیش واقعا تحسین کردم به ویژه تو پارت هایی جدی و سرد بود . امیدوارم با قوت گرفتن نقشش تو این سریال در فصل بعدی بازم بدرخشه.
سلیمان و هانا
شخصیت سلیمان مثل هانسو بنظرم چند لایه به ویژه اون پیچش کرکتری که در قسمت آخر شاهدش بودیم فعلا نظری ندارم
در مورد عامل بنظرم بخاطر زندگی که آرزو داشت روی زندگیش قمار کرد و از طریق همون ادمایی که قرار بود اون به آرزو هاش برسونند آسیب دید و درنهایت سرنوشت به این شکل به پایان رسید
در مورد بازیگر جین ها راستش من هنوز نتوستم ارتباط برقرار کنم پس می گذریم ازش
باقی بازیگرا راضی بودم بنظرم هر کدام تو جایگاه خودش خیلی عالی بود بازم از شباهت بین بازیگر ها و انتخاب تک به تک بشدت راضی بودم
سریال پاچینکو بشخصه برای من مورد انتظار ترین سریال امسال بود خیلی نگران بودم که مثل خیلی از سریال های چشمک زن پارسال و امسال نتونه انتظار منو برآورده کنه اما خدارشکر در حد انتظارم و کمی هم بیشتر بود. همون تو که در ابتدا گفتم این سریال از هر لحاظ عالی بی نقص بود چه در سناریو و کارکتر پردازی چه در کارگرانی و جلوه های ویژه و چه عملکرد بازیگر ها . سریال پاچینکو بنظرم از اون دسته از سریال هایی درحال پخش دیدن و انتظار کشیدن برای قسمت بعدی شیرین تر از یکجا دیدنشه . اینجوری میتونی درک عمیق تری نسبت به دیالوگ ها، سکانس ها و نماد ها داشته باشید . در نهایت یادمون باشه درسته که تیم سازنده این سریال آمریکاییه اما ماهیت کره ای داره پس اگر طرفدار Jdrama ( طرفداران سریال های ژاپنی ) هستی یا زیاد با سریال هایی وطن پرستی نمی تونید ارتباط برقرار کنید ممکنه این سریال چندان به مذاق شما عزیزان نیاد پس خواهشا به این نکته خیلی توجه کنید.
امتیاز روشنا : 10 از 10 ( شاهکار )
یاخودا