نگاهی به کتاب " خاطرات سفیر "
قبل از هر چیز لازم که بگم کتابی که قرار معرفی کنم یه کتاب مذهبی پس اگر علاقه به اینجور کتاب ها ندارید با احترام از کنار شون رد بشید !!
اسم کتابی که این روزا میخونم " خاطرات سفیر " به قلم نویسنده " نیلوفر شادمهریه". این کتاب چالش های یک دختر دانشجو مسلمان که به فرانسه سفر کرده در غالب یادداشت ها و خاطراتش بیان میکنه .
معرفی کتاب با بخشی از خود کتاب شروع میکنم :
و من شدم «ایران»! من باید پاسخگوی همة نقاط قوت و ضعف ایران میبودم. انگار من مسئول همة شرایط و وقایع بودم. چارهای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطة انتقال بخشی از اطلاعات شده بودم و این فرصتی بود تا آنطور که باید و شاید وظیفهام را انجام دهم. تصمیم گرفته شده بود! من سفیر ایران بودم و حافظ منافع کشورم و مردمش....
این کتاب یادم دورانی که مدرسه میرفتم از طرف مدرسه جایزه گرفته بودم اما از اونجایی هیچ وقت که اهل مطالعه نبود تا به امسال نخونده بودمش ...
یکی از بزرگترین تغییر و تحول هایی که دارم امسال تو خودم ایجاد میکنم همین کتاب خوندن و این کار دقیقا با همین کتاب هایی که دارم شروعش کردم .
در مورد این کتاب اگر بخوایید نظر منو بدونید میگم کتابی که با قلمی بسیار ساده و روان نوشته شده و همین بزرگترین نقطه قوت این کتابه !
اما خب ایرادی که همین اول راه میخوام ازش بگیرم اینکه داستان هایی که در قالب خاطرات این دانشجو دختر مسلمان نوشته شده خیلی اغراق آمیزه . مخصوصا اینکه اون در مورد همه چالشی دینی که براش تو کشور فرانسه پیش اومده پاسخ کامل و جامع داره اما بقیه شخصیت ها حتی یک درصد اطلاعات کافی نسبت به دین شون ندارن !
یا مورد دیگر که خیلی نمیپسندم اینکه چون خانم نویسنده چادریه خودش نسبت به سایر مسلمانان که هم اتاقیش هستند برتر میدونه و این رو تو نوشته هاش من بار ها حس کردم !!
من خودم چادری هستم و خودم کسی بودم که چادر انتخاب کردم وگرنه تا ۱۴ سالگی نه چادری بودم و نه خانواده ام اصرار به چادر پوشیدن داشتن اما هیچ وقت حس نکردم من بهتر از اونی هستم که تو خیابون چادر نداره ...
خیلی آدم هایی میشناسم که به حجاب سخت و سفتی که ما داریم اعتقادی ندارن اما واقعا مسلمون و از من خیلی خیلی بهتر اند . برای همین با این دو مورد بشدت دشواری دارم .
اما همچنان این کتاب میخونم به دو دلیل اولیش بالاتر گفتم . قلم نویسنده خیلی خیلی شیرینه تو تمام کتاب هایی که این مدت شروع کردم هیچ کدام اندازه این روان و شیرین نبود که گذر زمان حس نکنم .
دومین دلیلش،اینکه درسته کتاب کتاب اغراق آمیز اما شیوه دفاع این خانم از دینش درست و منطقیه !!
این روزا خیلی از حرفا و حدیثا تحریف میشه خیلی هاشون وقتی از ما میپرسن چرا دین تون همچین حرفی گفته نمیتونیم درست جواب بدیم و خودمون شک میکنیم واقعا اسلام دین کاملیه؟!
این کتاب داره جواب تمام سوالات شبهه انگیزی که این روزا برام پیش اومده پاسخ میده پس بخاطر همین دوتا ویژگی خوبش همچنان به خوندنش ادامه میدم !!
پ.ن: داشتم فکر میکردم اگر اینجا نداشتم و قرار بود این کتاب تو پیج اینستگرام مون معرفی کنم چند نفر منو بخاطر دین که قبول دارم روی سرم میرختن و سر زنشم میکردن ؟! خیلی کنجکاورم در مورد ریکشن سارا و لی لا ...
پ.ن : حرف از آزادی میزنیم اما تو بیان افکار ها و اعتقادت مون و حتی علایقم مون آزادی بیان نداریم
چرا باید اول این پست بگم " اگر به موضوعات مذهبی ..." یا چرا باید نظر شخصیم در مورد یه سریال کره ای که دوسش دارم رمزدار کنم فقط برای مخاطب کیدراما ؟!
پ.ن: درسته که دیگه روزمرگی هام منتشر نمیکنم امت از نظم وبلاگم بسی راضیم . پست های مرتبط با معرفی کتاب تو قسمت موضوعات با عنوان " کتابخانه روشنا " میتونید دنبال کنید
حتی لا به لاس پستای معرفی کتابت هم میشه جملات حقتو مشاهده کرد:')