موسیقی احساس کره!

قبل از هر چیز لازم که بگم کتابی که قرار معرفی کنم یه کتاب مذهبی پس اگر علاقه به اینجور کتاب ها ندارید با احترام از کنار شون رد بشید !!

اسم کتابی که این روزا میخونم " خاطرات سفیر " به قلم نویسنده " نیلوفر شادمهریه". این کتاب چالش های یک دختر دانشجو مسلمان که به فرانسه سفر کرده در غالب یادداشت ها و خاطراتش بیان میکنه .

اولین آخر هفته بدون سریال " عشق قراردادی "...

چقدر زود ۸ هفته گذشت و چقدر زود این سریال تموم شد انگار همین دیروز بود که اولین قسمتش قرار یود پخش بشه و ما همه منتظر بودیم تا ساب انگلیسی بیاد و سریال ترجمه کنیم ...

سریال ساده بود حتی میشه گفت کلیشه ای اما میدونید مهم اینکه حالم باهاش خوب میشد یعنی کل غم و غصه و سختی کل هفته تحمل میکردم به عشق آخر هفته ها و این سریال !!

از معدود ترین سریال هایی که هر قسمت دوبار میدید و پشت صحنه هاشون دنبال میکنم ...

نمیدونم چرا ولی کلا سریال های این دختر همیشه تو هر موقعیت حالم خوب میکنه 

* چقدر این پوستر وایب قشنگی داره ...

از اون پوستر هایی که دلت میخواد ساعت هابهش نگاه کنی 🥰💛

حیف دوران سریال زدگی هستم وگرنه این سریال از اون سریال هایی که واقعا دوست داشتم در حال پخش بیینم [ برشی از زندگی / ایم شیوان / تم تابستونی / کتاب ]

پ.ن : این آقا پسر شناختند؟!

سریال افسانه ماه و خورشید بازیگر نقش بچگی های داداش یئون وو [ یوجونگ ]

چقدر بزرگتر شده جذاب تر و دوست داشتنی تر شده اخیرا ازش ادامه بده دیدم و حسابی صافت شدم 

پ.ن : اسم این سریال تابستان درخشان و از ۳۰ آبان پخش میشه تازه ۱۲ قسمت بیشتر هم نیست 🥰💛

پ.ن : در کنار گزارش اولیه و نهایی قرار از پروژه های مورد انتظارم گاهی براتون بنویسم میتونید پست هاشون تو قسمت موضوعات با عنوان " در انتظار " پیدا کنید 

شبی که ماه کامل شد  آخرین فیلم ایرانی بود که دیدم ...

بعد از اون دیگه هیچ وقت فیلم و سریال ایرانی ندیدم . حتی آخرین فصل پایتختم ندیدم با وجودی که ۵ فصل قبل چندین بار دیده بودم . نکنه دست خودم باشه یا بخوام بکلاس بذارم فیلم و سریال ایرانی به در نمیخوره و این جور حرفا. نه اصلا فقط نمیدونم چرا نشد دیگه....

مثلا امروز یه جا رفته بودیم مهمونی همه با ذوقی داشتن یه سریال میدیدن که گویا خیلی محبوبه من حتی حافظه جلبکیم یاری نمیکنه اسم سریال چی بود فقط،میدونم امشب قسمت آخرش بود...

دو سه سالی که میخوام این فیلم بیینم اما دست و دلم نمی‌رفت کع بیینم این روزا پیج و چنل ها چه کیدرامر ها چه هالیوودی ها دارن این فیلم معرفی میکنن منم امشب نشستم دیدم ...

گفته میشه فیلم الهام گرفته شده از واقعیت اما با اندکی تغییرات داره 

داستان برمیگرده به سال ۱۹۸۷ کره جنوبی  دانشجو پسری ۲۲ ساله که طی شکنجه های بازجویی پلیس کشته میشه و پلیس برای پنهان کردن حقیقت تصمیم داره شبانه جسد بسوزانه و علت مرگ سکته قلبی اعلام کنند . به دنبال این ماجرا هم دانشجوها و مردم تصمیم میگرن علیه حکومت دیکتاتوری کره دست به تظاهرات بزنن و....

+ شاید یکی از،بزرگترین حسرت هایی که بعدا بخورم اینکه چرا تا زمانی که کیدرامر بودم فصل دوم  پلی لیست بیمارستان ندیدم :))

میدونم این بازنشستگی موقت چون با وجودی که حوصله سریال دیدن ندارم اما همچنان شوق صحبت کردن در مورد درام های مورد علاقه ام دارم 

متاسفانه در انتظار فصل سوم نشستن این سریال و این اکیپ بی فایده اما به جرئت میتونم بگم بهترین اکیپ کیدرامایی بودن که تو این پنج سال دیدم هنوزم وقتی خبر نیار دوره هم جمع شدن خیلی ذوق زده میشم ^^

بریم یه نگاه بندازیم به کامبک بازیگر ها و اینکه ببیند نظرم چیه 😁👌

من همچنان در به در دنبال کتاب " شب یلدا " و دیگر کتاب های مرتبط با این کتاب بودم هر سایتی رو هم بگویید چک کردم حتی در خواست هم دادم اما پیدا نشد که نشد تا اینکه چشم خورد به این کتاب ...

عنوان کتاب دیدم اولین جمله که به ذهنم اومد  ؛ " تحقق یک رویا نویسندگی " بود ...

امروز ۱۶ سالگرد شروع به فعالیت پارک مین یونگه در ادامه آثار برجسته مین یونگ به ترتیب  علاقه خودم  بهتون معرفی کنم ^^

دوران نوجوانی من خلاصه میشه با این سه کتاب و خاطرات شون :دی 

من خیلی آدم کتاب خونی نبودم اما هر کدام انقدر میخونم که حفظ بشم حتی بعد از حفظ شدن دوباره میخوندم حتی هنوزم وقتی دلم براشون تنگ میشه دوباره میخونم شون . به جز اینا کتاب های زیاد دیگه هم خوندم اما حضور ذهن ندارم حقیقتا این سه کتاب محبوب ترین کتاب های دوران ۱۲ تا ۱۶ سالگی منه ^^

مستر سان‌شاین و آوای مرگ اولین سریال هایی با محتوای دوره استعماره ژاپن بود که دیدم که بیشتر ماهیت ملی گرایی و وطن پرستی داشتند و نمایشی از زندگی سخت مردم کره در اون روزگار به نمایش گذاشتن اما آیا این تمام حقیقت دوره استعمار بود ؟